" معلوم می شود تا حالا سگ ندیده ای. سگ پشم دارد. چهار تا پا دارد. حرف نمی زند. خوب نگاه کن! من کدامشان را دارم؟ "
- ۰ نظر
- ۰۳ دی ۹۴ ، ۱۴:۲۱
" معلوم می شود تا حالا سگ ندیده ای. سگ پشم دارد. چهار تا پا دارد. حرف نمی زند. خوب نگاه کن! من کدامشان را دارم؟ "
و کلی غصه اش را خوردیم، در ده سالگی دیگر اصلا مهم نیست..
نمره امتحانی که در دبیرستان کم شدیم و آنقدر به خاطرش اشک ریختیم و روزگارمان را تلخ کرد در دوران دانشگاه هیچ اهمیتی ندارد و کلا فراموش شده است...
آدمی که در اولین سال دانشگاه آنقدر به خاطرش غصه خوردیم و اشک ریختیم و بعد فهمیدیم ارزشش را نداشته و دنیایمان ویران شد، در سی سالگی تبدیل به غباری از یک خاطره دور دور دور شده که حتی ناراحتمان هم نمیکند....
و چکی که برای پاس کردنش در سی سالگی آنقدر استرس و بی خوابی کشیدیم، در چهل سالگی یک کاغذ پاره بی ارزش و فراموش شده است...
پس یقین داشته باش که مشکل امروزت، اینقدرها هم که فکر میکنی بزرگ نیست...
این یکی هم حل می شود ...
میگذرد و تمام میشود...
غصه خوردن برای این یکی هم همان قدر احمقانه است که درسی سالگی برای خراب شدن عروسک پنج سالگی ات غصه بخوری!!!!!
همه مشکلات،همان عروسک پنج سالگی است...شک نکن!!
کدام دست نوازشگر مثل دستهای تو گرد و غبارغم و غصه از این دل گرفته می زداید؟
گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان می مانی...
به نظرم یکی از دلایلی که اربعین اینقدر پر شور و هیجان برگزار میشه و اینقدر زایر به سمت کربلا میرند،اینه که تمام مصایب دهه اول محرم،عاشورا،تاسوعا و حوادث پس از اون تو یک روز تجلی پیدا میکنه
پدر و مادرم به قربان تو حسین،که تنها امامی هستی که اربعین داری،تنها امامی هستی که در میدان نبرد به شهادت رسیدی
ارباب!دلم برات تنگ شده...دوستت دارم ارباب با وفا...تو رهام نکردی....به راستی که بهترین راه برای نجات انسان کشتی هدایت اباعبدالله الحسینه که جان عالمی به قربان اسمش.
پانوشت)چه بارون قشنگی می آد...
پانوشت)شب اربعین و چهلم حضرت