ماه گرفتگی
جمعه, ۵ مرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۱۶ ب.ظ
به ماه گرفته شده خیره کننده میشم، میرم پشت بوم، میشینم جلوش، خیره میشم بهش دوباره، نه قطره اشکی، نه سوز دلی، نه اه جگر سوزی، از اونا که عرش خدا میریزه به هم.... سوز دل رو باید زود تر می آوردی عزیزم.باید از جوون تریات شروع می کردی به جمع کردن سوز و آه و گداز.الان که دیگه نشستی جلو ماه انتظار داری لذت ببری ازش؟؟؟زرشک.بعضی پدیده ها یکبار تو زندگی ات اتفاق می افتند.مثل همین ماه گرفتی امشب که بعدیش هشتاد سال دیگه است و قطعا اون موقع زیر خروارها خاک دراز به دراز خوابیدی.
یا مثل روبرو شدن با حضرت ازراییل که اون موقع دیگه فایده نداره.از نظر روحی به آمادگی نرسیدی.
متاسفم برات.
ب ی چیزی فقط فکر میکردم موقع تماشاش،اون هم زود گذر بودن دنیاست و اینکه چققققدر ماه گرفتگی طی سالیان و هزاره ها اومده و رفته،انسان هایی احتمالا مثل تو نشستند روبروش و الان دیگه نیستند!و ترسناک تر اینکه تو هم میری و با نبودنت هیچ اتفاقی نمی افته!باز میبینی ماه و خورشید به همون روال دارن میرن و میآن.
ب قول شهریار : ای وای چه بی وفاست دنیا...
یاد تعبیرات حضرت علی می افتم از دنیا. "همون مسیری رو دارین میرین که گذشتگان تون رفتند"."نه به شما چیزی داده شده که به قبلی ها داده نشده،و نه شما چیزی رو میبینین که اونا نمی دیدند..."
پناه بر خدا
- ۹۷/۰۵/۰۵