آهسته خوان در گوش من....
- ۱ نظر
- ۲۷ شهریور ۹۳ ، ۱۳:۴۹
بعضی ها هستند که یک جورِ خاص دوست داشتنی اند
یک جور عجیب دلنشین اند.
دست خودشان هم نیست.
انگار خدا یک جورِ دیگر آفریده شان.
مثلاً ساعتها کنارشان می نشینی وخسته نمی شوی.
اصلاً سیر نمی شوی از شنیدنِ صدایشان.
مثلاً همان ها که وقتِ خداحافظی یهو دلت می گیردو ته دلت می گویی: کاش بیشتر می ماندی!
اسم اش را عشق نمی گذارم.
شاید یک دوست داشتنِ عجیب است که هر کسی ممکن است حس اش کند.
من اسمش را "عزیـزِ دلِ کسی بودن" می گذارم!
بعضی ها عزیز دلت هستند....
همان ها که همیشه دل ات قرص است که تا آخر عمر با همان کیفیت کنارت هستند.
همانها که دلگیرتان نمی کنند.
همان ها که دوست داشتنشان بی قید و شرط است.
در زندگیِ هر کسی بعضی ها وجود دارند که اصلاً نمی توان که دوستشان نداشت.
و... مـن چقـدر ایـن بعضـی هـا رو دوسـت دارم !!!
اخه ﻋــــﺰﯾﺰ ﻣﻦ ﺳﮑــﻮﺗﻢ ﺑﺨﺂﻃﺮ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺧﻮﺩﻣـــﻪ
ﻭﮔـــﺮﻧﻪ ﺗﻮ ﺧِﯿﻠــﯽ ﺯﯾﺮ ﺳﻮﺍﻟﯽ…. !
ما چیزی بهت نمیگیم فکر نکن خبریه
ﮔﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻫﺴﺖ ﺷﮑﯿﺐ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻭ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻓﺮﺍﻍ
ﺑﻪ ﻭﺻﺎﻟﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﻃﺎﻗﺖ ﻫﺠﺮﺍﻥ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ
ﺗﻮ ﮐﺠﺎ ﻧﺎﻟﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﺭ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭘﺎﯼ ﻣﻨﺴﺖ
ﯾﺎ ﭼﻪ ﻏﻢ ﺩﺍﺭﯼ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺟﺎﻥ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ
ﺩﺭﺩﯼ ﺍﺯ ﺣﺴﺮﺕ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﻃﺒﯿﺐ
ﻋﺎﺟﺰ ﺁﻣﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﭼﺎﺭﻩ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ
چه غریب ماندی ای دل!نه غمی،نه غمگساری.....
نمیدونم والا،از خودم خسته شدم...دارم کم می آرم دیگه...
کاش میشد لااقل گریه میکردم...مثل قبلنا...
باز مثل همیشه!همون رفیق همیشگی و فکرای جورواجور