لعنت به این سئو

فارغ از استیل و کلمات کلیدی

لعنت به این سئو

فارغ از استیل و کلمات کلیدی

لعنت به این سئو

خوش دارم که در نیمه های شب در سکوت مرموز آسمان و زمین به مناجات برخیزم. با ستارگان نجوا کنم و قلب خود را به اسرار ناگفتنی آسمان بگشایم. آرام آرام به عمق کهکشانها صعود نمایم، محو عالم بی نهایت شوم . از مرزهای علم وجود در گذرم و در وادی ثنا غوطه ور شوم و جز خدا چیزی را احساس نکنم.
از پشت پنجره ی اتاق
از پشت پرده خاطرات غمزده
یاد تو
چه دلنشین و خنک
این جان خسته را نوازش می دهد
باد می آید و انگار تویی می گذری

پیام های کوتاه

 آهسته خوان در گوش من....

نه وقت بازی است!

وقت هنر است و سرفرازیست

بعضی ها هستند که یک جورِ خاص دوست داشتنی اند 

یک جور عجیب دلنشین اند.

دست خودشان هم نیست.

انگار خدا یک جورِ دیگر آفریده شان.

مثلاً ساعتها کنارشان می نشینی وخسته نمی شوی. 

اصلاً سیر نمی شوی از شنیدنِ صدایشان.

مثلاً همان ها که وقتِ خداحافظی یهو دلت می گیردو ته دلت می گویی: کاش بیشتر می ماندی!

اسم اش را عشق نمی گذارم.

شاید یک دوست داشتنِ عجیب است که هر کسی ممکن است حس اش کند.

من اسمش را "عزیـزِ دلِ کسی بودن" می گذارم!

بعضی ها عزیز دلت هستند....

همان ها که همیشه دل ات قرص است که تا آخر عمر با همان کیفیت کنارت هستند.

همانها که دلگیرتان نمی کنند.

همان ها که دوست داشتنشان بی قید و شرط است.

در زندگیِ هر کسی بعضی ها وجود دارند که اصلاً نمی توان که دوستشان نداشت.

و... مـن چقـدر ایـن بعضـی هـا رو دوسـت دارم !!!

د بابا لامصب،بی کردار،بی وجدان،سنگدل،تا جوونی باید بندگی گنی

 دیگه ارزششو نداره...

اخه ﻋــــﺰﯾﺰ ﻣﻦ ﺳﮑــﻮﺗﻢ ﺑﺨﺂﻃﺮ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺧﻮﺩﻣـــﻪ
ﻭﮔـــﺮﻧﻪ ﺗﻮ ﺧِﯿﻠــﯽ ﺯﯾﺮ ﺳﻮﺍﻟﯽ…. !

ما چیزی بهت نمیگیم فکر نکن خبریه

انها که بسیار بی عاطفه هستند

 روزی بسیار  عاطفی بودند

ﮔﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻫﺴﺖ ﺷﮑﯿﺐ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻭ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻓﺮﺍﻍ

ﺑﻪ ﻭﺻﺎﻟﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﻃﺎﻗﺖ ﻫﺠﺮﺍﻥ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ

ﺗﻮ ﮐﺠﺎ ﻧﺎﻟﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﺭ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭘﺎﯼ ﻣﻨﺴﺖ

ﯾﺎ ﭼﻪ ﻏﻢ ﺩﺍﺭﯼ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺟﺎﻥ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ

ﺩﺭﺩﯼ ﺍﺯ ﺣﺴﺮﺕ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﻃﺒﯿﺐ

ﻋﺎﺟﺰ ﺁﻣﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﭼﺎﺭﻩ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ

خدایا!

چه غریب ماندی ای دل!نه غمی،نه غمگساری.....

نمیدونم والا،از خودم خسته شدم...دارم کم می آرم دیگه...

کاش میشد لااقل گریه میکردم...مثل قبلنا...

باز مثل همیشه!همون رفیق همیشگی و فکرای جورواجور