من راضی ام به هر چه میخواهی
ترجیح میدهی چه کسی باشم؟
+کز کردم گوشه تاریک اتاقم. مامان و بابا و برادر خوابیدند. با دغدغه ها و نگرانی هاشون. مامان و بابام احساس شرمندگی میکنند. من احساس ناکافی بودن بهشون دادم و حالم از خودم به هم میخوره. داداشمم حس نا امیدی و ناکافی بودن میکنه. من دارم تقلی میکنم برای آینده ام. میترسم امیدم رو از دست بدم.
به هر قیمتی دست من رو بگیر
.
دارم به این فکر میکنم چقدر همه چیز سریع داره پیش میره. چقدر همه چیز سریع پیش میره. انگار زدم روی دور تند. همه چیز این جهان رو موقت میبینم. یاد نامه حسین علیه السلام افتادم که فرمود کان الدنیا لم تکن و کان الاخره لم تزل. این حرف به نظرم تا آخرین روز دنیا طنین اندازه و به گوش میرسه. هر ذره سنگی، هر دانه شنی، پیر شدن هر آدمی، به دنیا اومدن هر آدمی، مرگ هر آدمی، گریه کردن هر آدمی، داره میگه کان الدنیا لم تکن و کان الاخره لم تزل.
.
.
خدایا من انگار برای روبرو شدن با تغییرات سخت آماده نیستم. تو رو خدا. کمکم کن. هوامو داشته باش.
یا علی
- ۰۳/۰۵/۰۳