لعنت به این سئو

فارغ از استیل و کلمات کلیدی

لعنت به این سئو

فارغ از استیل و کلمات کلیدی

لعنت به این سئو

خوش دارم که در نیمه های شب در سکوت مرموز آسمان و زمین به مناجات برخیزم. با ستارگان نجوا کنم و قلب خود را به اسرار ناگفتنی آسمان بگشایم. آرام آرام به عمق کهکشانها صعود نمایم، محو عالم بی نهایت شوم . از مرزهای علم وجود در گذرم و در وادی ثنا غوطه ور شوم و جز خدا چیزی را احساس نکنم.
از پشت پنجره ی اتاق
از پشت پرده خاطرات غمزده
یاد تو
چه دلنشین و خنک
این جان خسته را نوازش می دهد
باد می آید و انگار تویی می گذری

پیام های کوتاه

به وقت ۳۱ سالگی (۲)

دوشنبه, ۲ مرداد ۱۴۰۲، ۱۲:۲۱ ق.ظ

به درک که فلانی بهت پیام نداد. به درک اسفل السافلین که کسی در گروه های مجازی بهت تبریک نگفت و کسی برات گیفت کارت هدیه نخرید. به درک.

مادرت که برات چند تا گل شیرینی دانمارکی و ی شمع کوچولو گرفت؟ نگرفت؟ پدرت که بهت تبریک گفت. نگفت؟؟ 

چی از این بهتر که بشینی و نهج البلاغه عزیزت رو بخونی. دوست دارم فکر کنم من محاطب نامه ۳۱ ام و به من داره آقا میفرماید فرزندم افراد خانواده ات بدبخت ترین مردم نسبت به تو نباشند ی وقت!!!!! میفهمی؟؟؟ فرزندم به کسی که به تو علاقه ای ندارد دل نبند. میفهمی؟؟؟خشم درونت را فروخور که من پایانی شیرین تر از آن ندیدم.

دوست دارم فکر کنم این منم که مخاطب آقا امیرالمومنینم اونجا که فرمود فرزندم بدان آنچه بیشتر از به کارگیری وصیتم دوست دارم، تقواست. و من سرمو بزارم روی شونه های مهربونت و با شنیدن کلمه تقوا زار بزنم و بگم پدر خراب کردم...پدر...تقوا...دستی به سرم بکشی و بگی چه وسیله ای مطمین تر از رابطه تو با خداست فرزند عزیزم اگر سر رشته اون رو دستت بگیری؟ ، وَ کُنْ لِلَّهِ مُطِیعاً عزیز من

و من هی فدات بشم...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی