به وقت ۳۱ سالگی
ساعت از دوازده شب گذشت و من یکسال بزرگتر شدم. یکسال به تو نزدیک تر شدم. ای خدای من. گذر عمر من رو پله های آمادگیم قرار بده برای ملاقات خودت با قلب سلیم. پله پله من رو آماده کن. منو درگیر خودت کن، تا جهانم زیر و رو شه.
اقا امیر المومنین در خطبه ۲۲۲ فرمود در دوره ای که پیامبری مبعوث نمیشه، خداوند بندگانی داره که با اون ها در گوش جانشان زمزمه میکند و در درون عقلشان با آنان سخن میگویند. همون هایی که چراغ هدایتند و نشانه های روشن خدا در بیابان ها هستند.اون ها در حالی که در دل بازار مشغول کارند، اما هیچ مبادله و معامله و تهیه گزارشات سازمانی ای اون ها رو از یاد خدا باز نمیداره و با یاد خدا روزگار میگذارنند.
فرشتگان آنها را در میان گرفته و آرامش بر اونها می باره و درهای آسمان به رویشون بازه.
خدایا منو از اونا قرار بده. روز تولدمه و شاید آدم ها در روز تولدشون دعای مستجابی داشته باشند نزدت. پس دعای مستجاب من رو هم این قرار بده. همتم کمه، ولی امیدم نه. دستم کوتاهه، اما دامن شما نه.
+و کن لله مطیعا
- ۰۲/۰۵/۰۲