لعنت به این سئو

فارغ از استیل و کلمات کلیدی

لعنت به این سئو

فارغ از استیل و کلمات کلیدی

لعنت به این سئو

خوش دارم که در نیمه های شب در سکوت مرموز آسمان و زمین به مناجات برخیزم. با ستارگان نجوا کنم و قلب خود را به اسرار ناگفتنی آسمان بگشایم. آرام آرام به عمق کهکشانها صعود نمایم، محو عالم بی نهایت شوم . از مرزهای علم وجود در گذرم و در وادی ثنا غوطه ور شوم و جز خدا چیزی را احساس نکنم.
از پشت پنجره ی اتاق
از پشت پرده خاطرات غمزده
یاد تو
چه دلنشین و خنک
این جان خسته را نوازش می دهد
باد می آید و انگار تویی می گذری

پیام های کوتاه

چقدر کار هنوز از دستت بر می آید

سه شنبه, ۵ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۱۱:۵۸ ب.ظ

نوشته بود ((شیطان در گذشته و حزن آدمی و در آینده و ترس او خانه دارد. اگر بتوانم خودم را از اندوه گذشته و ترس از اینده خالی کنم، اگر بتوانم پای تابلوی زندگی، مثل چشم های شبرنگ ((ماه گل)) درنگ کنم، چقدر کار هست که می توانم انجام دهم، چقدر حرف برای گفتن دارم،چقدر دست دارم برای نوازش، چقدر پا برای دویدن. استاد نقاشی ام میگفت : جزییات خیلی مهم هستند. اما کمی که کشیدی از تابلو فاصله بگیر. پرسپکتیو تابلو رو درک کن. عمق اشیا در فاصله مشخص میشه)).

راست گفت.

عمق اشیا در فاصله مشخص میشه...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی