لعنت به این سئو

فارغ از استیل و کلمات کلیدی

لعنت به این سئو

فارغ از استیل و کلمات کلیدی

لعنت به این سئو

خوش دارم که در نیمه های شب در سکوت مرموز آسمان و زمین به مناجات برخیزم. با ستارگان نجوا کنم و قلب خود را به اسرار ناگفتنی آسمان بگشایم. آرام آرام به عمق کهکشانها صعود نمایم، محو عالم بی نهایت شوم . از مرزهای علم وجود در گذرم و در وادی ثنا غوطه ور شوم و جز خدا چیزی را احساس نکنم.
از پشت پنجره ی اتاق
از پشت پرده خاطرات غمزده
یاد تو
چه دلنشین و خنک
این جان خسته را نوازش می دهد
باد می آید و انگار تویی می گذری

پیام های کوتاه

دوباره اینجام

يكشنبه, ۱۸ دی ۱۴۰۱، ۱۱:۰۱ ب.ظ

در تنهایی خودم به خودم پرداختم. به خودم توجه میکنم. خودم رو نگاه میکنم. پنجره ای به درونم باز میکنم و سری به گوشه و کنار وجود نورانی ام میزنم. این همه نور را از کجا آورده ام؟این همه شوق پریدن و شوق قد کشیدن را چطور؟ دلم میخواهد اینقدر بزرگ شوم که همه چیز دم نظرم کوچک و حقیر به نظر برسد. همه هستی در نظرم تهی شود و تنها با لبخندی از همه آن بگذرم. برگی از تاریخ را بسازم و گرمایی به زندگی چند نفر ببخشم.

ای پروردگار من

از کودکی مرا بزرگ کرده ای

به بدنم روزی حلال داده ای.

وجود مرا گرما بخش سرمای زندگی بندگانت کن. مرا کفاف کن ای کریم. مرا در بر بگیر. مرا در بر بگیر. مرا در بر بگیر. مرا در بر بگیر.

یا کریم و یا رب

یا کریم و یا رب

+ حرف های ناگفته زیاده. ولی چه فایده گل من...

+ دارم با کی حرف میزنم؟ نمیدونم...نمیدونم... شاید با ی رهگذر که خیلی تصادفی پاش به اینجا باز شده.. سلام غریبه. امیدوارم حال دلت خوب خوب باشه و بدونی که این به معنی دور زدن حال های بد نیست. قرار نیست هر روز خدا حالت خوب باشه. بزار حال و احساس منفی به سراغت بیاد. براش ی لیوان دم نوش بار بزار و بشین به حرف هاش گوش بده. بزار اونم خالی شه غریبه عزیز:)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی