وقتی احساسات و هیجانات کوفتیت رو میکوبی
دوشنبه, ۲۸ آذر ۱۴۰۱، ۱۱:۴۱ ب.ظ
دو تا اتفاق بد می افته.
اولیش اینه که اون حس خفه شده رو در چاه ناخودآگاه چال میکنی که نتیجتا در رفتارها و تفکرات و حرف زدنا و تعاملات اجتماعیت رخنه میکنه و کاملا مخفیانه منعکس میشه. به گونه ای که نمیفهمی چرا اینطور داری رفتار میکنی و چرا اینقدر فلان حس رو داری مثلا موقع حرف زدن یا کارای دیگه.
اتفاق بدتر اینه که وقتی به جنگ احساس خاصت در مورد فلان مساله میری و به صورت مفرط سرکوبش میکنی، گوه میخوره به نه تنها اون حس، بلکه کل طیف هیجانیت رو تحت تاثیر قرار میده و میشی ی ادم یبس آروم و بعدش هم فکر میکنی چقدر آروم و ریلکسم. بنده خدا زدی ترکوندی خودت رو و دیگه هیجاناتت بالا و پایین نمیشه و هیچ فراز و فرودی رو نمیچشی.
ای کاش یکی در زندگیم این رو بهم میگفت و ای کاش این ها رو زودتر میدونستم تا اینقدر احساسات خودم رو ذبح نکنم و درون خودم خفه اش نکنم...
- ۰۱/۰۹/۲۸