لعنت به این سئو

فارغ از استیل و کلمات کلیدی

لعنت به این سئو

فارغ از استیل و کلمات کلیدی

لعنت به این سئو

خوش دارم که در نیمه های شب در سکوت مرموز آسمان و زمین به مناجات برخیزم. با ستارگان نجوا کنم و قلب خود را به اسرار ناگفتنی آسمان بگشایم. آرام آرام به عمق کهکشانها صعود نمایم، محو عالم بی نهایت شوم . از مرزهای علم وجود در گذرم و در وادی ثنا غوطه ور شوم و جز خدا چیزی را احساس نکنم.
از پشت پنجره ی اتاق
از پشت پرده خاطرات غمزده
یاد تو
چه دلنشین و خنک
این جان خسته را نوازش می دهد
باد می آید و انگار تویی می گذری

پیام های کوتاه

امام بی عرضه ها، امام بی دست و پاها

دوشنبه, ۳۱ مرداد ۱۴۰۱، ۰۷:۱۳ ب.ظ

پسرک آمد مشهد و روبروی صحن و سرای شما ایستاد و گفت امام مهربانم من آمدم.

لبخند زدی و فرمودی باز هم که تنها اومدی بی عرضه. اینطوری نمیشه، خودم باید برات آستین بالا بزنم.

پانوشت : امام مهربانم....بزرگتر من... ما بی عرضه ها و بی دست و پاها چی کار باید بکنیم؟ 

امام مهربانم...امام مهربانم...من خراب کردم.شما درستش کن. با ی گوشه چشم میتونی دلمون رو باز کنی. من به فدای چشم مهربان شما.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی