لعنت به این سئو

فارغ از استیل و کلمات کلیدی

لعنت به این سئو

فارغ از استیل و کلمات کلیدی

لعنت به این سئو

خوش دارم که در نیمه های شب در سکوت مرموز آسمان و زمین به مناجات برخیزم. با ستارگان نجوا کنم و قلب خود را به اسرار ناگفتنی آسمان بگشایم. آرام آرام به عمق کهکشانها صعود نمایم، محو عالم بی نهایت شوم . از مرزهای علم وجود در گذرم و در وادی ثنا غوطه ور شوم و جز خدا چیزی را احساس نکنم.
از پشت پنجره ی اتاق
از پشت پرده خاطرات غمزده
یاد تو
چه دلنشین و خنک
این جان خسته را نوازش می دهد
باد می آید و انگار تویی می گذری

پیام های کوتاه

خدا کند که نماند ز من نشانی و نامی

جمعه, ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۱۲:۰۰ ق.ظ

قبلا نوشته بودم دوست دارم شبیه بی کس ترین های انسان های زمین باشم. اون ها که هیچ پشت و پناهی جزو پروردگارشون ندارند. اون ها که روی زمین مثل متواضع ها راه می رن. اون ها که همه از دستش در آسایشند به جز خودشون. خودآزارهای دوست داشتنی. اون ها که روی زمین ناشناخته اند و توی آسمونا درخشان و شناخته شده. اونا که به غیب ایمان دارند. یعنی چی این حرف؟ ایمان به غیب خیلی حرفه و خیلی مرتبه بالاییه. یعنی کاری رو انجام میدی که نمیدونی واقعا ارزش داره یا نه. نمیدونی در اخرت چه خبر خواهد یود. ی نوع معامله است. معامله با پروردگار. ریسک با پروردگار.آره. تقوا ریسکه. تقوا معامله است. از رو چیزی چشم می پوشی که نمیدونی برای چی باید این کار رو بکنی و نمیدونی ثمر خواهد داشت برات یا نه! و این عین اخلاصه.

اگر به بندگی ات ماند که ماند ورنه به عالم

خدا کند که نماند ز من نشانی و نامی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی