مهلت داشتن
بیشتر مواقع به اینکه "مهلت داریم" چقدر فکر میکنم و چقدر غبطه میخورم.واقعا چه نعمت بزرگیه مهلت داشتن.فکر کن،سالمی و می تونی رضای خدا رو جلب کنی و برای گناهات طلب مغفرت کنی.فکر کن،هنوز مهلت داری با خانواده ات مهربونی کنی،هنوز مهلت داری دلی به دست بیاری،هنوز مهلت داری ترک معصیت کنی،هنوز مهلت داری....خدایا کمک کن قدر مهلت هایی که بهمون میدی رو بدونیم.
فکر میکنم به جز قبرستان که مایه عبرته، دادسراهای کیفری هم شدیدا عبرت آموزه.ان شا الله پای هیچ کس باز نشه بهش.ولی تماشای گردن کشا و قداره کشایی که تا دیروز مهلت داشتند و امروز اسییر قدرتی بالاتر از خودشون شدند دیدنیه.
طرف لباس زندان تنش بود،پا بند و دست بند داشت و دستاش از استرس داشت میلرزید.تو چشماش نگرانی موج می زد و هاج و واج اطراف رو نگاه می کرد.استرس این که الان ب محکمه کشیده میشه و جزای عملشو می بینه.
لان همون متهم جلوی قاضی برگرده بگه راست میگفتی قاضی جان.اشتباه کردم،منو برگردون بزار آزاد شم تا کارمو جبران کنم،بهم مهلت بده.بازپرس بهش چی میگه؟؟؟میگه کَلا!!هرگز،خفه شو.به اندازه کافی بیرون آزادی نداشتی و مهلت نداشتی؟؟؟پس نگهبانا دست و پاشو زنجیر کنین و بندازینش تو سلولش تا وقت اعدامش برسه
- ۹۷/۰۶/۰۲