از سخت ترین دو روز زندگیم
چهارشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۲۲ ق.ظ
ساعت یک نصف شب،بعد از دو روز وحشتناک سخت! ممنونم خدای
اخخخخ آزادی
یکی نیست بگه بیشعور چه غلطی بود کردی آخه؟؟ تا کی میخوای رو در بایستی داشته باشی؟؟ این میشه نتیجه اش.
دیشب این موقع چقدر سخت خوابیدیم. الان رو تخت داداش دراز کشیدم جلوی پنجره، خنکککک، بخوابیم و بریم فردا با قدرت امتحان رو بیفتیم و بریم سر کار و بیایم و آماده شیم برای ماه رمضان...
خدا حرفام یادم نره!! حرف هایی که باهات زدم...
- ۹۴/۰۳/۲۷