لعنت به این سئو

فارغ از استیل و کلمات کلیدی

لعنت به این سئو

فارغ از استیل و کلمات کلیدی

لعنت به این سئو

خوش دارم که در نیمه های شب در سکوت مرموز آسمان و زمین به مناجات برخیزم. با ستارگان نجوا کنم و قلب خود را به اسرار ناگفتنی آسمان بگشایم. آرام آرام به عمق کهکشانها صعود نمایم، محو عالم بی نهایت شوم . از مرزهای علم وجود در گذرم و در وادی ثنا غوطه ور شوم و جز خدا چیزی را احساس نکنم.
از پشت پنجره ی اتاق
از پشت پرده خاطرات غمزده
یاد تو
چه دلنشین و خنک
این جان خسته را نوازش می دهد
باد می آید و انگار تویی می گذری

پیام های کوتاه

ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺍﺯ ﺑﺪ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﺖ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﺩﺭﮔﺎﻫﺖﺍﻣﺎ ﺷﮑﺎﯾﺘﻢ ﺭﺍ ﭘﺲ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ ﻣﻦ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ 
ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺪﯼ ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﯼ ﺗﺎ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺍﺯ
ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﺖ ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ 
ﮔﺎﻫﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﮐﻨﺎﺭﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﻌﻨﺎﯾﺶ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﻢ ﻣﻌﻨﺎﯾﺶ ﺍﯾﻨﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺯﺩﯼ ﺗﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﺧﻮﺩﺕ ...
ﺑﺎ ﺗﻮ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻣﻌﻨﺎ ﻧﺪﺍﺭﺩ .
ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﭼﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ؛ ﺧﺪﺍﯼ ﺧﻮﺏ ﻣﻦ

خدایا،هر چی به من تو دنیا و آخرت از خیر و نیکی میخوای بدی یا میخواستی بدی،چند برابرش رو نصیب برادرم فرما.

آمین

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۱ بهمن ۹۳ ، ۲۱:۰۹

 شاعر

خدایا !

مرا به گونه ای بساز . شکل بده و بتراش که مایه شرمساری تو نباشم !

خدایا !

در زندگی هرگز از یاد نمی برم گر چه والدینم موهبت تولد در این دنیا را به من عطا کرده اند اما تو هستی که موهبت زندگی جاودانه را به من می بخشی !

خدایا !

راهی نمی بینم آینده پنهان است اما مهم نیست همین کافی است که تو همه چیز را می بینی و من تو را!

خدایا !

مرا همواره در درگاهت نگاه دار دیدن تو حتی از دور یعنی زنده ماندن و جان داشتن اما ندیدنت پژمردن و جان دادن است !

خدایا !

بدبخت اونکه بخواد زن ما شه...چی بکشه.

اوس کریم...

وقتت را با توضیح دادن هدر نده!
مردم فقط چیزی را می شنوند
که می خواهند بشنوند!

ی آدم چقدر میتونه بیشعور باشه!

چیزایی رو میفهمم که کسی دیگه بهش اصلا فکر هم نمیکنه و اون رو نمیفهمه.و این اذیتت میکنه...خیلی!نمیتونی هم بگی به کسی،همه رو قورت میدی باز،اونم با بغض....

+الان دو هفته است هوس ی ماکارونی کردم،ی نمیگمم دلم هوس کرده!هر شب باید بیایم خونه به این امید که ماکارونی داریم!

+ی شب تخیلی،بعد از ی روز کاری تخیلی با همکاران خوب(!!!!) و ی شب نشینی خوب(!!!)

+از دهه فجر و عید بدم می آد!!

رفتی و ندیدی که بی تو چگونه پر شکسته ام.

رفتی و خیالت زمانی نمیکند مرا رها....

ای به دل آشنا

تا که هستم بیا

ی روز سخت کاری!خیلی سخت!!

خدایا!!چقدر حرفام رو قورت میدم...چقدر جوابا که میتونستم بدم مثل دیگران ولی همش میگم نکنه بگم و ناراحت شه و دلش بشکنه...میگم جهنم الضرر...بزار حرف بخوریم.بزار فلان جوری فکر کنن در موردم.مگه چی میشه اصن؟؟؟هان؟؟؟

اصن بدم میآد دیگه از همه شون....بعد از قضیه ای که دیشب پیش اومد دیگه دلچرکین شدم نسبت بهشون.چه وضعشه آخه نامسلمون.خدایا،به نظرت کار درستی میکنم؟؟؟کار درستی میکنم جواب نمیدم؟؟بابا به خدا جواب تا بیخ گلوم بالا می آد،ولی قورتش میدم...

خدایا،ی گلوگاه بخوام پیدا کنم اونم تویی.کاراتو راست و ریس کنم،همه چیز راست و ریس میشه...خدایا،تو دنیای گرگی داریم زندگی میکنیم.حواست بهمون باشه خراب نشیم.

خدایا چقدر دختر بودن سخته تو این مملکت.چقدر دلم واسه دخترا میسوزه.چه مردای بی وجدانی پیدا میشن.

شاید من زیادی حساسم!!

گاهی وقت ها ،

فقط گاهی وقت ها ،

دوست دارم کسی دستانم را در دستش بگیرد !

زل بزند به چشمانم و بگوید :

حق با توست....!

آه ای خلوت من، چقدر دوست دارم اینجا رو. 

باز هم همان آهنگ همیشگی... 

برای روز میلاد تن من 

نمیخوام پیرهن شادی بپوشی....