لعنت به این سئو

فارغ از استیل و کلمات کلیدی

لعنت به این سئو

فارغ از استیل و کلمات کلیدی

لعنت به این سئو

خوش دارم که در نیمه های شب در سکوت مرموز آسمان و زمین به مناجات برخیزم. با ستارگان نجوا کنم و قلب خود را به اسرار ناگفتنی آسمان بگشایم. آرام آرام به عمق کهکشانها صعود نمایم، محو عالم بی نهایت شوم . از مرزهای علم وجود در گذرم و در وادی ثنا غوطه ور شوم و جز خدا چیزی را احساس نکنم.
از پشت پنجره ی اتاق
از پشت پرده خاطرات غمزده
یاد تو
چه دلنشین و خنک
این جان خسته را نوازش می دهد
باد می آید و انگار تویی می گذری

پیام های کوتاه

یک نکته ی ریز خانمان سوز

يكشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۹:۰۶ ب.ظ

امروز خواستی سر کوچه دست بدی، دیدم چطور دستتو از بالا آوردی و دست بالاتو نشون دادی!الهی دستت بشکنه.این از دید من هیچ چیزی جز تکبر و فخر فروشی نبود!هر چند انکارش کنی.

قطعا این از سوی اژدهای تکبر خفته شده و کشته نشده نفست بود که این سال ها حریفش نشدی و تنها ی گوشه قایمش کردی!نتیجه این میشه ک شعله های آتیشش گاه گداری میزنه بیرون و تمام اعمال و روزه هات رو ب آتش میکشه!فکر نکن نفهمیدم.ی روزی پدرتو در می اره همین تکبرت.


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی