لعنت به این سئو

فارغ از استیل و کلمات کلیدی

لعنت به این سئو

فارغ از استیل و کلمات کلیدی

لعنت به این سئو

خوش دارم که در نیمه های شب در سکوت مرموز آسمان و زمین به مناجات برخیزم. با ستارگان نجوا کنم و قلب خود را به اسرار ناگفتنی آسمان بگشایم. آرام آرام به عمق کهکشانها صعود نمایم، محو عالم بی نهایت شوم . از مرزهای علم وجود در گذرم و در وادی ثنا غوطه ور شوم و جز خدا چیزی را احساس نکنم.
از پشت پنجره ی اتاق
از پشت پرده خاطرات غمزده
یاد تو
چه دلنشین و خنک
این جان خسته را نوازش می دهد
باد می آید و انگار تویی می گذری

پیام های کوتاه

ان الله مع الصابرین

دوشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ۰۸:۰۰ ب.ظ

امروز سر کار وقتی اول صبحی همکارم بهم امر کرد که برگ مرخصی پر کن،دو تا کار میتونستم بکنم.یا پرخاش کنم بهش که به شما ربطی نداره(حالا چه کنایه میزدم چه مستقیم).یا همین کاری که کردم!یعنی به حرفش گوش ندادم و چیزی نگفتم.حقیقتش دلم نمی آد جلو جمع یکیو خراب کنم و بهش بی احترامی کنم.شاید غرورش شکست.و این چیز قشنگی نیست.ترجیح میدم سکوت کنم ولی جلو جمع هیچ وقت غرور کسی رو خورد نکنم.پرخاش نکنم.نه تنها شرکتم موقته،بلکه شغلمم موقته!از اون بالاتر،کل زندگیت موقته.عین خیال و عین ی هاله ابر میگذره همه اش.چرا اوقات کسیو تلخ کنی؟خودتو بزار جاش.رفتارهای هر کسی  مجموعه ای از خاطرات،تچربیات،تفکرات و رویدادهای زندگیه که خیلی هاش دست خودش نبوده.مسلما روزهای سختیو خودش گذرونده.چرا تو سخت ترش کنی؟خدا با صابرانه.به نظرم صبر پیشه کنی بهتره.پدرم گفت چه بسیار یلان از دستت/تیر خوردند،ولی زبانت را نه یا علی.اقتدا به شما.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی